پیشدرآمدی بر کاربردی کردن فرهنگ و مدیریت جهادی این دفتر عطر جهادی
پیشدرآمدی بر کاربردی کردن فرهنگ و مدیریت جهادی این دفتر عطر جهادی
پیشدرآمدی بر کاربردی کردن فرهنگ و مدیریت جهادی
این دفتر عطر جهادی
پیش در آمدی بر کاربردی کردن فرهنگ و مدیریت جهادی
این دفتر عطر جهادی
یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبرالیل و النهار یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال
در آستانه سال نو وقتی که از صمیم قلب و از ته دل از خداوند قادر و توانا که دگرگون کننده جان ها و دل ها و نگاه هاست و تدبیر کننده گردش زمان و تغییر دهنده شرایط و اوضاع می خواهیم بهترین احوال و شرایط و روزگار و زندگی را برای ما فراهم کند چه احساس واقعگرایانه ای داریم ؟ یعنی پس از این دعا که میتواند با کسب توفیق برای یک سفر به مشهد مقدس و در بارگاه پر برکت مشهد رضوی باشد این واقعه و اتفاق مهم چه عنصر تاثیر گذار معنوی در وجود ما نمایان میکند؟! آیا زندگی، روزانه ما از این حال اثر و برکت عملی می گیرد، یا اینکه ما می رویم دنبال زندگی جاری و آن حال و هوا را برای همان ساعات سال تحویل می گذاریم تا سال بعد و سال های بعد راستی چه راه عملی برای بهرهگیری از اینگونه حالات معنوی دگرگون کننده ازجمله توسلات و خواسته های ما در شب قدر که دررأس لحظات متحول کننده زندگی قرار دارد وجود دارد؟ چگونه این احساسات و باورها را باید کاربردی و عملیاتی کنیم شاید راهها و روشهای مختلفی وجود داشته باشد. اما از نگاه جهادگرانه راه و روش عملی برای این امر در فرهنگ و مدیریت جهادی تعریف شده است.
روش را بهتر است مستقیما از زبان امام راحل ، رهبر کبیر و فقید انقلاب اسلامی و بنیانگذار جمهوری اسلامی و جهادگر اعظم به گوش جان بشنویم:
بروید خودتان را بسازید. اگر می خواهید جامعه را بسازید،
بدانید که سازندگی جامعه بدون اینکه خودتان را بسازید ممکن نـیـسـت!
اوایل دهه شصت در دیداری که شورای مرکزی جهاد سازندگی کشور با امام راحل داشتند و گزارشی ارزشمند و پرمحتوا از تلاشهای اثرگذار جهادگران در سراسر کشور به محضر ایشان ارائه شد انتظار اعضای شورای مرکزی آن بود که ایشان مطالب پر شور و نشاطی همراه با تجلیل فراوان در خصوص فعالیت جهاد و جهادگران بیان فرمایند که این حرکت را قدرت و توان بیشتری بدهد. اما ایشان در یک وادی دیگر وارد شوند و بیاناتی فرمودند که شاید آن لحظه دور از انتظار بود اما بعداً معلوم شد که دقیقا فراهم کردن یک انتظار جدید بود و آن گشودن دریچه ای به سوی رشد و تعالی و رستگاری و توجه به سازندگی خود مقدم بر سازندگی دیگران و جامعه، حالا سوال این است که چگونه خودمان را بسازیم؟ البته کار آسانی نیست و منحصر به راه حل های کلیشه ای هم نیست اما همه راه حل ها یک مقدمه واجب دارد و آن شناخت خودمان است. آیا واقعاً خودمان را می شناسیم آن هم در جو سیاست زده روز که همه منتقد دیگران هستند و از سوی دیگر تقریبا آستانه تحمل انتقاد هم به صفر نزدیک شده است برای چنین شرایطی شناخت خود و
ارزش ها و باورهایی که به آن اعتقاد و ایمان داریم و قابلیت ها و توانایی هایی که برای رشد و تعالی در اختیار داریم یک مقدمه واجب است. چگونه خودمان را بشناسیم؛ از میان روشهای مختلف اجازه دهید به گنجینه پرارزش فرهنگ و مدیریت جهادی مراجعه کنیم و از میان صدها دفتر پربار و پرمحتوا گزینش کنیم و به یٌمن و بـَرکت تغییر از وضع موجود به وضع مطلوب آنها را ملاک ارزیابی خود قرار دهیم در شرایطی که دیگران تحمل ندارند، آنها را نقد کنیم حتی نقد سازنده، چرا چنین شرایطی را فراهم نکنیم که هر فردی بتواند خود را نقد کند. به خودش نمره بدهد نمره حاصله مهم نیست مهم آن است که خود را ارزیابی کنیم و نمره خودمان را بدانیم
ارزیابی خویشتن البته حریم شخصی تلقی میشود و باید محفوظ بماند. اما جدا به نتیجه ارزیابی وفادار باشیم ملاکهای ارزیابی میتواند بهتدریج در یک مدل علمی روزآمد شناسایی و تدوین شود. اما برای شروع در این پیشدرآمد نمونهای از این ملاکها و شاخصها آمده است ازجمله:
- رضایت خداوند
در انجام امور رضای خداوند را مدنظر داشته و خود را در محضر خدا حس کنیم.
- جلبتوجه دیگران
در انجام امور چقدر توجه و خوشآمد دیگران مدنظر است و اینکه اقدامات ما اسباب و ابزاری برای توجه دیگران و دستیابی به هدفهای دنیایی خودمان است یا جلب رضایت خداوند؟
- خدمت گذاری صادقانه
چقدر مردم را واقعاً دوست داریم و از خدمت صمیمانه و صادقانه به آنها لذت میبریم و در این رابطه منتظر پاداش و خودش آمد گویی اینوآن نیستیم؟
- صلاحیت حرفهای
برای اینکه خدمات مؤثرتر و مفیدتری انجام دهیم به چه میزان دنبال یادگیری و ارتقای دانش و مهارتهای مورد نیاز هستیم؟ آیا به صلاحیت حرفهای شخص حقیقی و حقوقی مشاغل باور داریم؟
- جهاد علمی
در انجام فعالیتها به چه میزان به کار علمی و مطالعه شده و برنامهریزیشده اعتقاد داریم و به چه میزان از دستاوردهای مطالعات و پژوهشهای انجامشده بهرهگیری میکنیم؟ (فعالیت دانشمحور و ساختار دانشبنیان)
- همه با هم جـهـاد سازندگی
چقدر به کار گروهی و به شعار محوری و جهادگرا نه همه باهم جهادسازندگی اعتقاد داریم و راه و روش باهم کار کردن و تحمل صبورانه و شایسته سلیقههای یکدیگر را آزمودهایم؟
- مشارکت جوئی مردمی
به چه میزان به فراهم کردن زمینه مشارکت واقعی مردم در امور باور داریم و رشد و تعالی جامعه را در تبلور حضور آنها میبینیم؟
- همافزائی کار جمعی
در انجام کار گروهی به چه میزان سعی داریم کارها را به خودمان نسبت دهیم و یا توفیق خدمات را محصول کار جمعی میدانیم و قدرشناس زحمات و خدمات و تلاشهای اعضای گروه هستیم؟
- کمک به رشد و تعالی دیگران
از اینکه دوستان و همکاران در کارشان موفق شوند چقدر خوشحال میشویم و آیا برای توفیق بیشتر آنها از صمیم قلب دعا میکنیم؟ یا به موفقیتهای آنها حسادت نموده و دنبال بیاعتبار کردن و کمرنگ کردن دستاوردهای آنها هستیم؟
- توانمندسازی دیگران
چقدر آمادگی داریم به دیگران کمک کنیم که کارشان را موفق انجام دهند و به چه میزان از کمک به آنان لذت می بریم و از توفیقات آنها شاد میشویم؟
- تمایت خواهی و انحصارطلبی
چقدر سعی کردهایم که شانههای دیگران را پلکان ترقی خودمان قرار دهیم و از اینکه در این رابطه بهاندازه انتظار، فرمانبر ما نیستند دلخور و ناراحت هستیم؟ و چقدر برای کسب منافع خودمان منافع دیگران و منافع ملی را نادیده گرفته و ضایع می کنیم!!؟
- فداکاری و ایثار در تعالی دیگران
آیا حاضریم شانههای خودمان را پلکان ترقی دیگران قرار دهیم و آنها را در مسیر رشد و تعالی، صمیمانه یاری کنیم. حتی در شرایطی که ممکن است قدردان این زحمات هم نباشند؟ آیا واقعاً باور داریم که خداوند شاهد است که داریم بخاطر رضایت او به رشد و تعالی دیگران کمک می کنیم!
- کار جمعی فراجناحی
چقدر از دیگران به خاطر تفاوت در گرایشهای سیاسی فاصله میگیریم و برای آنها که حتی در چهارچوب نظام اسلامی فعالیت
می کنند اما با ، تفاوت دیدگاههای سیاسی دارند، پروندهسازی میکنیم تا حذف و نابود شوند؟ و گروه و باند و جناح خودمان تقویت شود.
- شایستهسالاری
چقدر دیگران را باوجود تفاوت در دیدگاههای سیاسی به خاطر مفید بودن به حال مردم و نظام تحمل میکنیم و یا در انجام وظایف آنها را به کار میگیریم و حاضریم نیش و کنایه و نقد دیگران را در این رابطه تحملکنیم؟
در فرهنگ و مدیریت جهادی شاخصهای زیادی از این قبیل یافت میشود. اما شاید همین ۱۴ شاخص مختصر که به نیت برکت گرفتن از چهارده معصوم گزینش و ارائهشدهاند کافی باشد که خیلی چیزها راجع به خودمان را کشف کنیم. حالا واقعبینانه و خالصانه وقتی خودمان را شناختیم، محرمانه به خودمان بگوییم که آیا عطر جهادی داریم؟ شاید هم اصلاً عطر و خاصیتی نداریم! ویا خدائی ناکرده بوی نا مطبوعی داریم و توجه نداریم! اگر واقعاً شناختی صمیمانه، واقعگرایانه و کاربردی از خودمان یافتیم و معلوم شد که نیازمند طبیب و مشاور و راهنما و پزشک برای معالجه هستیم، تردید نکنیم. امسال سال «تغییر» است و «تغییر و تحول» باید از خودمان آغاز شود، پیام قرآن نیز همین است که إِنَّ اللَّهُ لا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتّیَ یُغَیِّروا مَا بِاَنفُسِهِم ای خداوند ما جهادگران مشتاق فلاح و رستگاری را برای خودسازی و تغییر خویشتن بر اساس ملاک و شاخص هائی که رضایت تو و خوشنودی و سرافرازی آقا امام زمان (ع) را فراهم میکند موفق بدار انشا الله آمین.
محمدتقی امانپور
اسفند 1388