معرفی برنامه یک فنجان چای
جهاد سازندگی نهاد مقدسی است که به فرمان امام راحل در بیست و هفتم خرداد 1358 تاسیس شد و در زمستان و اسفند ماه 1379 منحل شد و یک عمر 22 ساله ای داشت عمری بسیاربا برکت و خالق فرهنگ و مدیریت جهادی و خالق حماسه های ماندگار در عرصه سازندگی در عرصه دفاع مقدس در عرصه توسعه علم و فناوری و در همه عرصه هایی که در این 22 سال در حوزه فعالیت خود می توانست وارد شود و تاثیر گذار باشد.
معرفی برنامه یک فنجان چای با مدیریت جهادی
جهاد سازندگی نهاد مقدسی است که به فرمان امام راحل در بیست و هفتم خرداد 1358 تاسیس شد و در زمستان و اسفند ماه 1379 منحل شد و یک عمر 22 ساله ای داشت عمری بسیاربا برکت و خالق فرهنگ و مدیریت جهادی و خالق حماسه های ماندگار در عرصه سازندگی در عرصه دفاع مقدس در عرصه توسعه علم و فناوری و در همه عرصه هایی که در این 22 سال در حوزه فعالیت خود می توانست وارد شود و تاثیر گذار باشد. نهادی که به تعبیر امام راحل یکی از دو بال انقلاب اسلامی بود یک بال انقلاب سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و بال دیگر انقلاب جهاد سازندگی انقلاب که اینها با این شاه بال ها پرواز کرد به سوی تعالی و جهاد سازندگی اگرچه که عمر کوتاهی داشت و به دلایلی نمایندگان محترم مردم صلاح دیندند که نهاد را منحل کنند و به عنوان یک وزارتخانه به آن نگاه کردندو آن را با یک وزارت خانه دیگر ادغام کزدند و امروز اگر چه که ما وزارتی به نام جهاد کشاورزی داریم اگرچه که این وزارتخانه در حال انجام وظایف خود هست اگر چه که دوستان و همرزمانی که در آنجا هستند سعی می کنند که وظایف خود را به درستی انجام دهند اما صحبت از یک وزارتخانه به نام جهاد کشاورزی نیست که آیا وظایفش به درستی انجام می دهدیا کوتاهی هایی دارد ؛ کارآمدی هایی دارد یا نه ؛ صحبت از نهاد جهاد سازندگی است ؛ زمانی هم که بحث از انحلال جهاد سازندگی بود با دوستان دست اندرکار و به ویژه نمایندگان محترم مجلس این بحث بود که جهاد یک وزارتخانه معمولی نیست که در فرایند قبض و بسط وزارتخانه ها ما آن را مثلا ادغام کنیم ؛ منحل کنیم و جهاد یک نظام فکری جهاد سازندگی یک نهاد دارای تفکر ومکتب این ساختار و فرهنگ خاص خودش را دارد و آدم هایی که در این نهاد حضور دارند ؛ نقش دارند و مسئولیت پذیرفتند اگر آنها در یک چهارچوب دیگر قرار بگیرند معلوم نیست که همان عملکرد را داشته باشند یعنی همان آدم ها با این ساختارها و با این فرهنگ و با این هم افزایی هایی که با یکدیگر می توانند انجام دهند می توانند حماسه بیافریند ؛ و الا ممکن است تک تک آنها در جایی قرار بگیرند که این خروجی لازم را نداشته باشند . این موضوع همه جا مشهود است مثلا در همین فضایی که خیلی مورد استقبال مردم هست و ممکن است یک بازیگر که خالق حماسه است در یک تیمی که دیگران با او خوب هماهنگ هستند و همراه هستند ؛ او در یک ساختار دیگر آن توفیقات را نداشته باشد. بنابراین هم جهادگران و هم نهاد جهاد سازندگی و هم فرهنگ و مدیریت جهادی و هم ساختار های موجود آنجا و هم نوع هم افزایی هایی که داشتند و هم نوع فرهنگی که خلق می کرده اند و نوع تعامل و ارتباطاتی که آنها به وجود می آوردند و نوع ارتباطاتی که آنها با مردم داشتند و مشارکتی را که از مردم فراهم میکردند و فراخوانی که برای مشارکت مردمی داشته اند با یکدیگر همه با هم و در کنار هم خالق حماسه بودهاند ؛ تاثیر گذار بودن ؛ نفوذ داشتند ؛ جریان درست می کردند ؛ نهاد درست میکردن 20 تا 30 نهاد کاری کشور زاییده فعالیت مدیریت و فرهنگ جهادی هستند وقتی جهادی ها رفتند در مدارس و دبیرستان ها مشغول کار شدند و در آنجا فعالیت فرهنگی و تربیتی انجام دادن حرکت آنها و فکر آنها منجر به ایجاد معاونت امور تربیتی شد . وقتی جهادگران رفتند در روستاها و سواد آموزی در روستاها را آغاز کردند آنها خالق یک ساختار جدیدی شدند که به عنوان نهضت سواد آموزی مطرح شود. وقتی جهادی ها رفتند وارد ارتش به جا مانده از قبل از انقلاب شدند که به مردم پیوسته بود در آنجا جهاد ارتش تشکیل دادند جهاد ادارات را تشکیل دادند در دانشگاه ها رفتند و جهاد اداری به وجود آوردند همینطور ما می توانیم رد پای حرکت های فرهنگی و مدیریت جهادی را همه جا جستجو کنیم از نظر نوع کار از نظر نوع ساختار از نظر تاثیر گذاری از نظر جذب مردم از نظر فراهم کردن زمینه مشارکت مردمی به همین دلیل امروز همه تعجب میکنند که چطور ممکن است که یک نهاد بعد از 22 سال بتواند چنین تحولاتی ایجاد کند نهضت های توسعه روستایی جهان قابل بررسی هستند . کدامیک از آنها توانستند ظرف دو دهه صرفا در شصت هزار پارچه دهکده ؛ روستا و آبادی محرومیت 95 درصدی روستاییان را از خدمات زیربنایی تبدیل کنند به بهره مندی 95 درصدی روستاییان و خدمات زیربنایی این به یک معجزه بیشتر شبیه است تا عملکرد 20 ساله یا 22 ساله . صرفاً یک دهه فرصت بود از زمانی که در پایان سال 69 وظایف امور دام به جهاد سازندگی واگذار شد و در پایان سال 79 که جهاد منحل شد در یک دهه جهادگران توانستند کشوری را که وارد کننده جوجه یک روزه ؛ مرغ یخ زده ؛ وارد کننده پنیر وارد کننده کره وارد کننده پشم وارد کننده دام زنده برای کشتارگاه ها وارد کننده گاو اصلاح شده برای گاوداری ها و غیره بوده صرفا ظرف یک دهه زجیره تولید را کامل کند و ما در بسیاری از این زمینه ها صادر کننده باشیم . کشور وارد کننده فقط ظرف 10 سال ما جوجه یک روزه در پایان دهه 70 صادر میکردیم . گاو تلیسه آماده باروری شدن را صادر کردیم؛ گوسفند زنده به کشورهای اطراف صادر کردیم پنیر صادر کردیم و غیره.
این در می شود درحوزه پرورش آبزیان و شیلات هم دید . یک شرکت که در سال 65 به فرمان امام و پیروعدم تصویب انحلال وزارت کشاورزی و واگذاری وظایف جهاد سازندگی ؛ سران قوا نامه ای به امام نوشتند که به این دلایل شیلات باید به جهاد واگذار شود ؛ پیشنهاد کردند و امام فرمودند در فرض مذکور که دلایل شما درست باشد این موضوع انجام شود . ظرف مدت کوتاهی پرورش آبزیان در داخل که اصلا چنین ایده ای نبود ؛
برنامه ریزی شد که در سواحل خلیج فارس و دریای عمان تا 400 هزار هکتار پرورش میگو انجام شود چنین تفکری نبود. مقدار محدودی میگو در جنوب صید می شد اما در کنار آن چندین برابر و دهها برابر آن پرورش میگو راه اندازی شد. پرورش آبزیان در داخل متصور نبود متعارف نبود مرسوم نبود پرورش آبزیان ؛ ساخت و اجاره کشتی های بزرگ برای توسعه صادی در شمال و جنوب توسعه پیدا کرد و بسیاری اقدامات دیگر اینها مرهون یک فرهنگ است مرهون یک رویکرد فکری است در حوزه مدیریت و امروز که دوستان ما با خیال راحت منحل کردند جهاد را دوستان ما علیرغم آنکه به آنها مراجعه شد و علیرغم آنکه تبیین شد که شما صرفا یک وزارتخانه را منحل نمی کنید که با وزارتخانه دیگر آن را ادغام کنید و یک نبض تشکیلاتی را ایجاد نمی کنید برای ایجاد کارآمدی و این مفهوم واقعی کوچک کردن دولت نیست وجود یک نهاد می تواند ابزار کارآمد پشتیبانی از کل دولت باشد؛ نه این که یک وزارتخانه را ما کم بکنیم و احساس کنیم که ما دولت را کوچک کرده ایم جهاد سازندگی ابزار کارآمدی و تعالی برای کل دولت میتوانست باشد. برای حل مشکل در بحرانهای و رویدادها باشد. کدام نهاد غیردولتی و غیرنظامی را سراغ داریم که داوطلبانه با فراخوان امام به جبهه های دفاع آمده باشند و از سرزمین مقدس اسلامی و آنجا ه گونه ای ساختار درست کند و به گونه ای فرایندهای کارآمد را درست کند و رویکرد جهادی را در عرصه دفاع مقدس الگوسازی کند تا جایی که رشد کند که امام فقید ما بفرمایند که نقش جهان در جنگ کمتر از نیروهای نظامی نبوده و نیست با همین قاطعیت و به همین روشنی و به همین زیبایی مگرمی تواند یک نهاد غیرنظامی طوری عمل کند که فراتر برود نقش آن از نیروهای نظامی ؛ برای اینکه یک نظامی که اندازی کند 11 نفر باید در کنار او کار کنند ساختار ؛ امکانات ؛ پشتیبانی ؛ امکانات ؛ فناوری ایجاد کنند کدام نهاد غیرنظامی را اطلاع داریم و می شناسیم و می توانیم معرفی کنیم در نظام جمهوری اسلامی که مرکز تحقیقات نظامی ایجاد کرده و تولید فناوری نظامی کرده است .
و پیشتر از نظامی ها موشک ساخته و پیشتر از آنها زیردریایی طراحی کرده ؛ هواپیما طراحی کرده بالگرد طراحی کرده ؛ راهکارهای دیگر ارائه کرده و خیلی کارهای دیگر را در آن روز انجام داده که دیگران جرات نمی کردند به سراغ آن کارها بروند . اما او پیشتاز شده رفته ایده داده فکر داده اندیشه داده کارآمدی ایجاد کرده اما به راحتی ما در یک تفکر پیش پا افتاده در یک اندیشه ناقص در یک اندیشه نارس سیاسی به منظور که (بهترینش آن است که بگوییم) اینها افرادی بودند که خیر خواه بودند و تصمیم داشتند دولت را کوچک کنند فکر کردند جهاد و کشاورزی را هم با هم ادغام کنند از همین جنس است اما نباید ما ساده اندیش باشیم آیا واقعا همین بوده است یا اندیشه های سیاسی دیگر پشت این اندیشه بوده است آیا نظام جمهوری اسلامی از انحلال جهاد سازندگی بیشتر بهره برد یا دشمنان انقلاب اسلامی ؛ روز انحلال جهاد سازندگی را دوستان جهاد سازندگی جشن گرفتند یا سرویس های بیگانه امنیتی یا دشمنان نظام جمهوری اسلامی یا دشمنان قسم خورده نظام جمهوری اسلامی که دنبال براندازی نظام جمهوری اسلامی بوده و هستند و خواهند بود کدام شان جشن گرفتند کدام راضی بودن کدام خوشحال بودند کدامین کف زدند آیا باید هر چیزی به ذهن ما می رسد از اندیشه ما می گذرد بدون مطالعه ؛ بدون پشتوانه علمی ؛ بدون یک تحلیل واقع بینانه غیر سیاسی و غیر جناحی باید انجام دهیم ؟ خیلی ما خوشحال میشدیم که مطالعه ای صورت بگیرد و به گذشتگان و آیندگان ما نشان دهد که این جهاد سازندگی باید منحل شود وجودش مضراست و نفعی ندارد . امروز که هفده سال گذشته است از آن زمان همه شعار میدهند که باید جهادی کار کنیم چه نهاد مضر و مانع پیشرفت و تعالی بوده که امروز همه میگویند باید جهادی کار کرد باید فرهنگ جهادی را ترویج کرد باید مدیریت رویکرد جهادی به عنوان رویکرد مناسب انتخاب شود به دنبال احیای جهاد سازندگی باشیم آیا این فریادها این خواسته ها طرح این اندیشه ها به ما نشان نمیدهد و به ما پاسخ نمی دهد که ما اشتباه تصمیم گرفتیم اگر بخواهیم از کنار آن نرم و لطیف عور کنیم تا کسی را هم متهم نکنیم همه می توانند اشتباه کنند و این یکی از بزرگترین اشتباهات ما در نظام جمهوری اسلامی بوده ؛ بله بودند کسانی که با این کار مخالف بودند و مخالفت آنها از نظر سیاسی برای آنها گران تمام شد قلع و قمع شدند حذف شدند ؛ تو سری خوردند ؛ شدهاند منزوی شدن اما اینها چه ارزشی دارد فریاد بلند جهاد سازندگی برای همیشه بلند است مطالبه مردم محروم و مستضعف و کسانی که خواهان تعالی هستند برای همیشه در گوش تاریخ طنین انداز است . همواره برای حضور دوباره جهاد مردم مطالبه میکنند و فریاد میزنند و مسئولین باید بشنوند این فریاد را . من به شکل آن کاری ندارم ؛ به نوع این حضور دوباره کار ندارم اما باید یک باور ایجاد کنیم در متن جامعه ؛ موفقیت به ایجاد کارآمدی برای خدمتگزاری صالحانه و صادقانه در این نظام موکول به شناخت فرهنگ و مدیریت جهادی و پیاده سازی مدیریت جهادی است
کانون جهادگران جهاد سازندگی خود را موظف میداند که به سراغ پیشکسوتان جهادی برود . تک تک آنها را فرا خوان کند . با آنها گفتگو کند از آنها بخواهد که بگویند که بودند ؟ کجا رفتند ؟چرا آمدند به جهاد ؟ چکار کردند ؟ تعریف آنها از فرهنگ و مدیریت جهادی چیست؟ کارهای برجسته ا که متکی به فرهنگ و مدیریت جهادی بوده و انجام دادند اعلام کنند. نظر بدهد و تحلیل کنند ؛ نظریهپردازی جدید بکنند و بگویند که امروز هم می شود جهادی بود ؟ می شود امروز هم جهاد را پیاده کرد ؟ میشود امروز جهاد را احیا کرد؟ بعد بگویند الان چه کار می کنند؟ ممکن است که بازنشسته شده باشند؛ ممکن است کاری در دست نداشته باشند؛ ممکن است یک کارآفرین باشند و بگویند که در موضع فعلی و در کارهایی که انجام می دهند چطور از رویکرد مدیریت جهادی استفاده می کند و بگویند که چطور می توانند تقویت کنند ترویج فرهنگ و مدیریت جهادی را و بگویند که ما چطور می توانیم به آنها کمک کنیم که آنها به عنوان یک جهادی پیشکسوت در همان موضع فعالیتی که هستند جهادی کار کنند ؛ جهادی فکر کنند . درست است که جهاد منحل شده اما روح جهاد ؛ فرهنگ جهاد و مدیریت جهاد برای همیشه زنده است و هر روز متناسب با همان زمان حرف برای گفتن داردو هر روز و در هرزمان و مکان برای تعالی جامعه برای تحقق آرمانهای امام راحل و بنیانگذار انقلاب اسلامی برای تحقق رهنمودهای رهبر معظم انقلاب اسلامی و برای تحقق آرمان های نظام جمهوری اسلامی در دهه های آینده و تا هر زمان که ان شاءالله آقا امام زمان هر چه زودتر ظهور کنند تا ابد و تا همیشه فرهنگ و مدیریت جهادی برای کارآمدی برای تعالی برای خدمتگزاری بی مزد و منت همیشه حرفی برای گفتن دارد.
پس ما بشناسیم برای کسی که این توفیق را داشته که عضو هیئت موسس جهاد سازندگی باشد و از از تاسیس تا انحلال جهاد در کنار جهادگران باشد بر خود واجب دیدم که به عنوان این که مدیریت این نهاد را به عهده گرفته ام سراغ پیش کسوتان بروم و آنها را فراخوان کنم با آنها گفتگوی صمیمانه داشته باشم خیلی از آن ها نمی آیند اینکه گفتم خودم این دعوت را انجام دهم و مصاحبه کنم این است که با هر کس صحبت می کنیم نمی روند؛ تلویزیون نمی روند ؛ مصاحبه نمی کنند ؛ فرار می کنند از اینکه جلو دوربین حاضر شوند حالا شاید حرف این برادر کوچک خود را بشنوند بیایند صحبت کنند و این دلیل عمده ای هست که من مزاحم دوستان می شوم تا آنها را هرطور که شده با اصرار با پیگیری دعوت کنم و با آنها گفتوگو کنم.
از طرف دیگر ممکن است با اشراف و اطلاعاتی که دارم حین صحبت با سوال هایی که میشود طوری بشود آنها را تشویق کنیم که بیشتر صحبت کنند و اینها را باید مستند کنیم و مدون کنیم و اینها را مورد بهره برداری قرار دهیم و الحمد لله من معتقدم هر کدام اینها حرف های نو و تازه ای برای دارند که از امروز تا آینده هم پرچمدار باشند برای کار جدید و اقدام جدیدی و حرف جدیدی را انجام بدهند .
و این یک سرمایه است ما به این سرمایه افتخار می کنیم و باید از خود آنها کمک بگیریم تا این گفتگوها و دستاوردهای آن را پیاده سازی کنیم و ان شالله دور جدیدی از توجه به فرهنگ و مدیریت جهادی در جامعه ما پیاده شود.
محیط مصاحبه ما محقراست و تبلیغات ندارد ممکن است بگویید تلاش کنید فضایی بهتر آماده کنید ما فکر می کنیم همین فضای صمیمانه و دوستانه بیشتر یاران و دوستان ما را به حرف زدن و حضور وادار کند . خیلی دگم نیستیم؛ اگر اسپانسر پیدا کنیم یک استودیوی هم ایجاد می کنیم و البته از آن هم مضایقه نخواهیم داشت ما میخواهیم این را ثابت کنیم که اول نباید امکانات باشد؛ کار را شروع میکنیم امکانات هم خلق خواهد شد این خود یک آموزه مدیریت جهادی است . برای کار کردن نباید به ما امکانات بدهند ما باید کار را شروع کنیم و امکانات کار را خلق کنیم و مدیریتی را پیاده سازی کنیم و ان شاءالله گام های رو به سوی تمدن سازی برداریم .